آخرین فیلم های منتشر شده در سایت مای موویز فیلم

در سال 1901 میلادی در شیلی "خوزه منندز" یک زمین‌دار ثروتمند، سه سوارکار را برای تعیین حدود و بازپس‌گیری زمین‌هایی که دولت به او داده، استخدام می‌کند. اما چیزی که در ابتدا یک کار اداری تصور می‌شد به زودی به یک شکار خشونت‌آمیز تبدیل می‌شود و ...

زندگی سه برادر به نام های کریم، مختار و عبدل پس از کشته شدن برادر کوچکترشان زیر و رو می شود. آنها سوال هایی دارند که می خواهند به هر قیمتی شده به پاسخ آنها برسند و ...

یک آیین کهن و بت‌پرستانه در روستایی در حومه پرتغال، خاطراتی تلخ و دردناک در ذهن گروهی از نوجوانان به‌جا می‌گذارد. بیست‌و‌پنج سال بعد، هنگامی که آن‌ها دوباره یکدیگر را ملاقات می‌کنند، گذشته سر برمی‌آورد و این دیدار به تراژدی ختم می‌شود و ...

ماری، زنی در دههٔ چهل زندگی خود، در ارتفاعات آلپ و به دور از خانواده‌اش زندگی می‌کند. تنها همراه او معشوقش، الکس، یک پلیس مرزی است. به کمک الکس، او برای فرار از شرایطش به قاچاق سیگار بین ایتالیا و فرانسه روی آورده است. در یکی از سفرهایش به فرانسه، با منیر، یک مهاجر 20 ساله سودانی که مصمم است به خواهر کوچکش برسد، روبه‌رو می‌شود. منیر به قاچاق ماری پی می‌برد و او را متقاعد می‌کند تا مهاجران را از مرز عبور دهد.

با چشمی یک‌چشمی، اندام قوی و تقریباً شصت سال سن، رافائل می‌داند که مردم از او می‌ترسند. او همراه مادرش در یک پناهگاه واقع در املاک وسیع یک کاخ زندگی می‌کند که نگهبان آن است. از زمانی که مالکین کاخ فوت کرده‌اند، او زندگی آرامی را سپری می‌کند. اما همه‌چیز پس از بازگشت وارث، گارانس، به خانه خانوادگی تغییر می‌کند و ...

فیلم داستان مردی که با پیوستن به یک آزمایش خواب، از طریق رؤیاهایی شفاف، فرصت بازسازی زندگی با نامزد از دست رفته اش را پیدا می کند. اما ...

در ستایش جادوی سینما، یک علاقه‌مند به فیلم رد پای پل دِدالوس را دنبال می‌کند. خاطرات، خیال و کشف‌ها در سیلابی از تصاویر سینمایی به هم می‌پیوندند و ...

داستان فیلم ما را به سال 1930 بازمی‌گرداند و بر زندگی "آنتوان دو سنت‌اگزوپری" خلبان پست هوایی در آرژانتین تمرکز دارد. هنگامی‌که بهترین دوستش، آنری گیومه، که ماهرترین خلبان پست هوایی نیز هست، در کوه‌های آند ناپدید می‌شود، سنت‌اگزوپری تصمیم می‌گیرد با وجود همه‌ی خطرات، برای یافتنش به جست‌وجو برود. این مأموریت ناممکن او را به مرزهای توانایی‌اش می‌رساند و رؤیاپردازی‌اش را به بزرگ‌ترین نیرویش تبدیل می‌کند.

"آیشا" مادری تونسی با توانایی رؤیاهای پیش‌گویانه، در منطقه‌ای دورافتاده در شمال تونس به همراه همسرش ابراهیم و پسر خردسال‌شان آدم زندگی می‌کند. این خانواده در غم و اضطراب ناشی از ترک دو پسر بزرگ‌تر، مهدی و امین، که به آغوش خشن جنگ پیوسته‌اند، گرفتارند. چند ماه بعد، مهدی به‌طور غیرمنتظره‌ای با همسری باردار به خانه بازمی‌گردد. بازگشت مهدی، نه‌تنها زخم‌های کهنه خانواده را دوباره می‌گشاید، بلکه تاریکی و اضطرابی را به همراه می‌آورد که کل روستا را تهدید به بلعیدن می‌کند و ...

روزی که خانواده‌ی فرال به محله‌ی جدیدی نقل مکان می‌کنند، آنها قصد دارند تا حد امکان عادی و دوستانه به نظر برسند. اما پسرشان، فیلیمون، نوجوان معمولی نیست. وقتی او به همسایه جدیدش، کامیلا، نزدیک‌تر می‌شود، تشنگی‌اش برای خون بیشتر می‌شود و تفاوتش غیرقابل پنهان کردن می‌شود و ...