آخرین فیلم های منتشر شده در سایت مای موویز فیلم

پسری روستایی از اوکراین عاشق دختر لهستانی به نام “زوسیا” می شود . اما زوسیا مجبور می شود با یک مرد بیوه ثروتمند ازدواج کند. کمی بعد جنگ جهانی دوم آغاز می شود و تنش های قومی بوجود می آیند. در میان هرج و مرج جنگ ها “زوسیا”تلاش می کند تا زنده بماند ...

زمانی که کایل، یکی از تفنگداران دریایی ارتش آمریکا در جنگ افغانستان کشته می شود، سگ جنگی‌اش مکس، از استرس رنج می‌برد. این سگ تقریباً از لحاظ روحی و جسمی رو به نابودی بود که برادر کایل، یعنی جاستین او را زیر پر و بال خود می‌گیرد و نجاتش می‌دهد و... ...

در جنگ جهانی دوم یکی از اعضای تیم انگلیسی به نام Gordon Welchman اقدام به رمزگشایی ماشین جنگی هیتلر به نام Enigmaa نمود. این مستند به بررسی این رمزگشایی مهم می پردازد و محصول شبکه Simthsonian می باشد… ...

فرمانده کلاوس و نیروهایش در یکی از استان های افغانستان مستقر می باشند. در همین حین، همسر او ماریا سعی می کند با سه فرزند در نبود شوهرش زندگی را کنترل کند. در طول یکی از ماموریت ها، سربازان کلاوس زیر آتش سنگین دشمن قرار میگیرند و کلاوس برای نجات آنها تصمیمی میگیرد که عواقب جدی را برایش در پی دارد ... ...

پسربچه ۸ ساله ای می خواهد هر طور که شده به جنگ جهانی دوم پایان دهد تا از این طریق بتواند پدرش را به کانون خانواده بازگرداند اما … ...

یک زن بازیگر، یک نویسنده، یک دانشجو و یک کارمند دولتی تلاش می کنند پس از ورود نازیها به پاریس از شهر فرار کنند...

داستان نشان قابیل درباره سه سرباز جوان است که اوج جنگ را در عراق تجربه می کنند و پس از مدتی پس از بازگشت به کشورشان با پیامدهای حضورشان در عراق مواجه می‌شوند ...

داستان فیلم در مورد فردی است که یگان خود را در جنگ جهانی از دست میدهد و برای پیدا کردن اجسادشان دست به جست و جو می زند تا شهامت ها و سختی های یگانش را به کشور بشناساند و ...

یک خلبان جنگ جهانی دوم به همراه دو همکارش پس از اینکه هواپیمایشان در طی یک ماموریت در دریا سقوط می کند، خود را شناور در یک قایق نجات، بدون آب و غذا پیدا می کنند و… ...

ارتش اسپانیا در جنگ با نیروهای فرانسوی عقب‌نشینی می‌کند و توپ عظیمی را به جا می‌گذارد. "سروان ترامبول" انگلیسی (گرانت) مأمور بازپس‌گیری آن می‌شود و با کمک "میگل" (سیناترا)، رهبر چریک‌های اسپانیائی توپ را پس می‌گیرد. اما "میگل" اصرار می‌کند که از آن برای گلوله‌باران قلعه‌ای استفاده کنند که به تصرف فرانسوی‌ها در آمده است و "ترامبول" با بی‌میلی می‌پذیرد. در این بین "ترامبول" مجذوب "خوآنا" (لورن)، یار "میگل" می‌شود و مثلثی عاطفی شکل می‌گیرد ...