"زویی کین" آرزوی داشتن بچه دارد. او تنها است و از دنیای اشباع شده‌ی آشنایی در نیویورک خسته شده، بنابراین تصمیم می‌گیرد خودش به تنهایی این مسیر را طی کند. با استفاده از اسپرم یک اهداکننده ناشناس، احتمال بارداری کم است اما زویی به سرعت باردار می‌شود. او بسیار خوشحال است، اما اوضاع زمانی پیچیده‌تر می‌شود که نه یک، بلکه دو مرد مجرد مناسب وارد زندگی‌اش می‌شوند و ...

"لیلا" مادری مجرد و سرآشپز، رؤیاهایش برای آینده را در حال فروپاشی می‌بیند، زمانی که "چارلی" یک نوآور مغرور در حوزه فناوری، رستوران خانوادگی محبوب او را می‌خرد تا آن را به یک تجربه‌ی غذایی مدرن تبدیل کند. لیلا به‌جای «بازآفرینی لازانیا» برای منوی جدید چارلی، تمام تلاشش را می‌کند تا به او معنای واقعی جامعه و سنت را در گوشه‌ای از بروکلین نشان دهد. در این میان، جرقه‌هایی از عشق میان آن‌ها شکل می‌گیرد و هر دو درمی‌یابند که رؤیاهای آینده‌شان در کنار یکدیگر تحقق می‌یابد و ...

دختری به نام چارلی، یک توانایی منحصر به فرد دارد: او می تواند با قدرت ذهن خود آتش بیفروزد. پدرش در سنین کم به او آموزش می دهد که چگونه این توانایی خود را مهار کند؛ اما وقتی چارلی یازده ساله می شود، کنترل کردن آتش روز به روز سخت تر می شود. یک مامور مخفی مرموز این خانواده را پیدا می کند و تلاش می کند برای همیشه جلوی دخترک را بگیرد، اما چارلی نقشه های دیگری در سر دارد و ...

داستان فیلم درباره یک بازیگر پرتلاش و یک نمایشنامه نویس مشتاق است که سعی دارند تمام انرژی و خلاقیت خود را در کارهایی با حقوق خوب به کار ببرند...